ونیز؛ جشنواره سیاستزده
تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۷۷۳۳۴
به گزارش ایران آنلاین به نقل از ایرنا ، سیاست، سالهاست که به جزء ثابت بزرگترین جشنوارههای سینمایی جهان تبدیل شده است و این جشنوارهها تلاش میکنند تا با بهرهکشی از جایگاهی که در حوزه سینما به دست آوردهاند، به اهرمی در جهت پیاده کردن منویات ریز و درشت امپریالیسم جهانی تبدیل شوند.
همین سیاسیکاریها بود که کار دست جشنواره ونیز داد و سبب شد تا این جشنواره، با دور شدن از اهداف هنری خود، خیلی زود قافیه رقابت را به جشنواره کن باخته و دیگر هیچگاه نتواند آن جایگاه اصیل خود را پس بگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این رویکرد، خود را در انتخاب فیلمهای بخش مسابقه نشان داد. زمانی که طبق یک سناریوی از پیش طراحیشده، جعفر پناهی برای دستگیری 2 کارگردان دیگر، به زندان مراجعه میکند و همانجا دستگیر میشود. این، مرحله نخست پازل بود که توسط پناهی طراحی شد. او فیلم آمادهای داشت و میدانست که فیلم وی که اصلا با هدف شرکت در جشوارههای خارجی ساخته شده، به شکلی عادی و به فراخور کیفیت، نمیتواند در هیچ فستیوالی پذیرفته شود، بنابراین با طراحی این نقشه دقیق، در گام نخست به زندان افتاد و در گام بعدی و طی هماهنگیهایی که با مدیریت جشنواره ونیز صورت گرفته بود، تنها چند ساعت پس از انتشار خبر این دستگیری، دبیر این رویداد، در اقدامی عجیب، از «خرس نیست» پناهی بهعنوان نخستین اثری نام برد که در بخش رقابتی جشنواره امسال ونیز پذیرفته شده است. حال آنکه تا آن زمان، هنوز اسامی فیلمهای بخش مسابقه اعلام نشده بود و داوران، مشغول انتخاب آثار بودند.
باربرا خیلی صادقانه اعلام کرد که خرس نیست برخلاف تشریفات و قواعد مرسوم، در بخش مسابقه این دوره گنجانده شده است. البته که وی، یک هفته پس از این اظهارنظر، در یک تناقضگویی عجیب اعلام کرده بود که انتخاب این فیلم، سیاسی نبوده است. وقتی انتخاب یک فیلم در اصلیترین بخش یک رویداد و آن هم چند ساعت پس از دستگیری کارگردان آن، بدون تشریفات و قواعد مرسوم، امری سیاسی نیست، پس چه معنای دیگری میتواند داشته باشد؟
اتفاق بعدی اما خود را روی فرش قرمز افتتاحیه نشان داد. جایی که در میان یک جمع هنری، ناگهان هیلاری کلینتون، مقابل دوربین عکاسان ظاهر شده، برای 10 دقیقه، عکس انداخت و همان شب هم ونیز را ترک کرد. اتفاق عجیبی که هنوز دلیل روشنی برای آن ذکر نشده اما برخی مفسران سیاسی، دلیل این حضور را بیارتباط با انتخابات 2024 آمریکا و بهرهکشیهایی که نامزدهای حزب متبوع کلینتون از هالیوود و دیگر جشنوارههای پرنفوذ سینمایی میتوانند به عمل آورند، ندانستهاند. بنابراین ونیز، در این زمینه، نهتنها، پا را نسبت به کن عقبتر نگذاشت بلکه حالا با دعوت از سیاسیون غیرمرتبط با جشنواره، عملا دایره سیاستزدگی خود را فراتر از جشنواره کن هم ترسیم کرد.
پس از این اتفاق و در مراسم افتتاحیه نیز به شکلی عجیب که از پیش نیز اعلام نشده بود، صحبتهای اختصاصی زلنسکی برای جشنواره ونیز به روی پرده رفت. اتفاقی که در افتتاحیه کن نیز رخ داد و موجی از انتقادها را به همراه داشت. جشنواره سیاستزده ونیز با وجود آگاهی از این میزان انتقادها که عنوان میکردند یک جشنواره سینمایی، ارتباطی با ماجراهای سیاسی روز ندارد و یا بجران در بسیاری از کشورهای جهان وجود دارد و در این بین، چرا تنها به اوکراین پرداخته میشود؟ باز هم بیگدار به آب زد و ترجیح داد همان مسیری که کن رفت و به در بسته خورد را عملیاتی کرده و در ادامه، همانگونه که مشاهده کردیم، هیچ عایدی نصیب این جشنواره نشد.
البته که تا پیش از افتتاحیه، باربرا اعلام کرده بود که برنامههایی در حمایت از اوکراین در این دوره از جشنواره انجام خواهد شد که پخش سخنرانی زلنسکی، یکی از این موارد بوده است. این اظهارنظرها که تمام آنها تا پیش از برگزاری جشنواره امسال رقم خورده بود، خود گواه آن بود که ونیز تا چه اندازه با اهداف و منویات سیاسی، قدم در گود هفتادونهم نهاده است.
در اثنای برگزاری این رویداد نیز یک شبهمستند از زندگی شیرین عبادی؛ فعال مخالف ایران، به روی پرده رفت که حضور 12 نفر در سالن نمایش این مستند و غرولند آنها پس از پایان این مستند، خود، بزرگترین گواه بر میزان اعتبار و کیفیت این اثر است. اما سوالی که اینجا مطرح میشود آنکه جشنواره عریض و طویلی چون ونیز، چرا باید به چنین آثار بیکیفیتی باج بدهد و درحالیکه دهها مستند باکیفیت در سراسر جهان آماده نمایش هستند، با پذیرش آثاری از این دست، عملا جای آثار باکیفیت را تنگ کرده و هم خشم مخاطبان را به همراه دارند و هم از رهگذار این اقدام شائبهبرانگیز سیاسی، نه چیزی دستگیر جشنواره میشود و نه در میدان عمل، اتفاقی در حوزه سیاستگذاری کشورمان رخ میدهد.
و حالا در آخرین روز جشنواره، یک اتفاق عجیب دیگر نیز رخ داد که طی آن، حدود 25 نفر از کسانی که هویت آنها مشخص نشده، با در دست داشتن تصاویری از جعفر پناهی و محمد رسولاف، دقایقی مقابل دوربین عکاسان قرار گرفتند و سپس متفرق شدند. یک اقدام فوقالعاده عجیب که مشخص نیست با چه هدف و نگاهی برگزار شد و جشنواره ونیز از این مجال، چه آوردهای را کسب نمود؟
نکته قابل تامل آنکه در دورهای که انتظار میرفت تا ونیز با حضور چند فیلم و یک داور ایرانی، مقهور استعداد فرزندان ایرانزمین شود، اما این دوره به یک دوره ضدایرانی تبدیل شد که طی آن، از هر مسیری که ممکن بود، هجمههایی علیه سینما در ایران و مدیریت آن صورت گرفت.
ونیز با این دستفرمان، نهتنها توقیفی در جهت بازپسگیری جایگاه خود از جشنواره کن نمییابد بلکه موقعیت و جایگاه خود را در قیاس با جشنوارههای ردهپائینتر از خود نیز در خطر میبیند. حقیقتی که انتظار میرفت در جشنواره این دوره اعمال شود اما باید دید در پشت پرده جشنواره ونیز چه اتفاقاتی در حال رقم خوردن است که مدیران این جشنواره را قانع کرده تا بدون آنکه چیزی عایدشان شود، اینچنین سنگ اپوزیسیون وطنی و مخالفان نظام ایران را به سینه بزنند.
بیشتر بخوانید
رونمایی از گمنامترین و معروفترین فیلم ونیز ۲۰۲۲
/انتهای پیام
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: جشنواره ونیز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۷۷۳۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پلورالیسم چه نگاهی به سیاست بینالملل دارد؟
عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - پلورالیسم در مفهوم متعارف، نظریهای جامعهشناختی-سیاسی است که بر پراگندگی قدرت در میان شماری از مجموعهها یا گروههای رقیب تاکید دارد.
پیش از این دربارۀ پلورالیسم و دولت پلورالیستی توضیح دادهایم. اینکه پلورالیسم یا کثرتگرایی چه نگاهی به سیاست بینالملل دارد، موضوع این نوشته است.
مختصرا باید گفت پلورالیسم در حوزۀ سیاست بینالملل، نفوذپذیری دولت را برجسته میکند. چشمانداز پلورالیستی در سیاست بینالملل، بویژه در ایالات متحدۀ آمریکا، در دهههای 1960 و 1970 ظهور یافت و بر شالودۀ ارزشهای لیبرالیستی استوار بود.
جان برتن، پلورالیست انگلیسی، با استفاده از تشبیه میز بیلیارد، محدودیتهای رویکرد دولتمحور به سیاست بینالملل را روشن کرد. بر اساس این تشبیه، رئالیسم به دولتها به مثابه توپهای بیلیارد، یعنی واحدهایی نفوذناپذیر و مستقل، مینگرد که از راه فشار بیرونی بر یکدیگر تاثیر میگذارند.
از این رو رئالیسم در سیاست بینالملل چنین میپندارد که دولتهای دارای حاکمیت، که در نظام پرهرجومرج بینالمللی تعامل دارند، مانند مجموعۀ توپهای بیلیارد روی میز، این طرف و آن طرف برده میشوند و به هم میخورند.
به عقیدۀ پلورالیستها، این تشبیه از این حیث گمراهکننده است که حد نفوذ روزافزون بازیگران بینالمللی، مانند شرکتهای چندملیتی و سازمانهای غیرحکومتی را نادیده میگیرد و نیز نمیتواند وابستگی دولتها، بویژه در مسائل اقتصادی را تشخیص دهد.
بنابراین، چشمانداز پلورالیستی الگویی از ترکیب بازیگران ارائه میدهد که ضمن توجه به حکومتهای ملی، تاکید میکند که طیف گستردهتر صاحبان منافع و گروهها، سیاست بینالمللی را تعیین میکنند.
در تحلیل نهایی، از این دیدگاه، تاکید بر حاکمیت بیرونی، که از نظر رئالیسم محوری است، باید جای خود را به مفهوم میانهروتر خودمختاری بدهد.
توضیح اینکه، حاکمیت درونی یا داخلی در اشاره به توانایی دولت در ملزم کردن همۀ شهروندان، گروهها و نهادهای درون مرزهای سرزمینی به کار میرود ولی حاکمیت بیرونی یا خارجی به جایگاه دولت در نظم بینالمللی و توانمندی عمل آن به صورت واحدی مستقل و خودمختار مربوط است. حاکمیت درونی/داخلی و حاکمیت بیرونی/خارجی، در واقع نامهای دیگری برای "اقتدار" و "استقلال" هستند.
به هر حال در پلورالیسم، تاکید بر حاکمیت بیرونی جای خودش را به مفهوم ملایمتر "خودمختاری" میدهد. یعنی استقلال دولتها در عرصۀ بینالمللی نسبتا کمرنگ میشود ولی کاملا از بین نمیرود.
تعدیل مفهوم حاکمیت بیرونی، این امکان را بوجود میآورد که مجموعههایی مانند شرکت کوکاکولا یا شرکت اپل دقیقا همانند دولتهایی چون دولتهای آلمان و کرۀ جنوبی و برزیل، بازیگرانی بینالمللی تلقی شوند.
در واقع با توجه به تاکید پلورالیسم بر پراکندگی قدرت، همۀ بازیگران حکومتی و غیرحکومتی، در چارچوب کنترلها ومحدودیتهایی قرار دارند و حرکت مستقل نمیتوانند داشته باشند. و این به این معناست که مفهوم "استقلال" در ذیل درک پلورالیستی از سیاست بینالملل، به نحوی متفاوت یا رقیق فهمیده میشود.
یکی از پیامدهای مهم رویکرد پلورالیستی به سیاست بینالملل آن است که این رویکرد معرف دور شدن از "سیاست قدرت" و "بزرگنمایی ملی" است. البته این تحول چندان هم منعکسکنندۀ ایمان ایدهآلیستی به اصول انتزاعی نیست بلکه بیشتر حاکی از درک این نکته است که وقتی قدرت به گستردگی توزیع شده باشد، رقابت نتیجۀ عکس میدهد.
در نتیجه، پلورالیستها میخواهند بگویند که در جهانی با وابستگی فزاینده، سرانجام ثابت خواهد شد که گرایش به همکاری و یکپارچگی، که شاید در اروپا از همه جا آشکارتر است، اجتنابناپذیر است.
در جهان کنونی، راستگرایان افراطی در آمریکا و اروپا به شدت با درک پلورالیستی از سیاست بینالملل مخالفاند. به همین دلیل افرادی نظیر دونالد ترامپ در آمریکا و مارین لوپن در فرانسه و نیز ولادیمیر پوتین در روسیه، هر کدام به نحوی در پی "بزرگنمایی ملی" هستند و از "سیاست قدرت" دفاع میکنند.
نفی "همکاری و یکپارچگی" در گرایش ترامپ به خروج آمریکا از ناتو و تاکیدش بر شعار "اول آمریکا" به خوبی مشهود است. حملۀ روسیه به اوکراین نیز به خوبی اعتقاد پوتین به "سیاست قدرت" را نشان میدهد.
راستگرایان افراطیای چون مارین لوپن و دیگران در سایر کشورهای اروپایی نیز، با ناسیونالیسم پررنگی که دارند، آشکارا مخالف روند جهانیِ وابستگیِ فزایندۀ کشورها و بازیگران بینالمللی به یکدیگرند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: دولت جمعگرا؛ مبنای اقتصاد دستوری